کلنگ ساخت یک کتابخانه خیری سال ۱۳۸۶ در دماوند به زمین خورد، اما اقدام عجیب مسؤولان وقت باعث شد تا پروژه پس از همچنان تکمیل نشود و خیر این داستان که هنوز پاسخ سؤال خود را دریافت نکرده «چرا نگذاشتید برایتان کتابخانه بسازم؟».
فرض کنید دماوند صاحب کتابخانهای بود با ۳۰۰۰ مترمربع زیربنا با ساختمانی نوساز و استاندارد از نظر فضای کتابخانهای با کلی عناوین کتابهای مختلف و فضاهای جانبی جهت کارهای فرهنگی و علمی و تحقیقاتی و جدای از اینها دارای بانک اطلاعاتی مرجع در زمینههای تخصصی و اینترنت پر سرعت و غیره.
فضای پیرامون کتابخانه هم دارای فضای سبز بزرگ و چشمانداز ویژه به طبیعت دماوند (البته طبیعت سابق) و هر آن چیز دیگری که یک محیط فرهنگی نیازمند آن است؛ در این صورت چه اتفاق ویژهای در فرهنگ شهر ما میافتاد!
هنر معماری یک ساختمان به تنهایی نقش ویژهای در جذب مخاطبان دارد، چه رسد به اینکه با ایجاد شرایط لازم باعث حضور نخبگان کشور در خود باشد.
آیا چنین طرحی برای دماوند یک رویاست؟ اولویت ایجاد چنین فضایی در شهرستان دماوند در کجا قرار گرفته است؟ آیا ارگانهای و نهادهای دولتی مثل نهاد کتابخانههای کشور حاضر به سرمایهگذاری در دماوند هستند؟ آیا مسؤولان شهرستان و مسؤولان محلی در برنامهریزیهای خود به چنین فضایی اندیشیدهاند؟
چنین فضایی با این سطح امکانات بیشتر به رویای شیرین برای دماوند بنظر میرسد که ما را وادار میکند به فضای فعلی مختصر و کوچک ولی با ارزش فرهنگسرای کوثر دل ببندیم که از گوشه گوشه فضایش اهل فرهنگ با تدبیری استفاده میکنند؛ ولی اینطور نیست کتابخانهای با همه شرایط فوق بیش از ۱۰ سال قبل در دماوند کلنگ خورد و حتی سازه آن تا مرحله سفت کاری پیش رفت و عزم جدی سازنده آن با رایزنی با مسؤولان کشوری وقت برای تجهیز آن وجود داشت ولی متوقف شد! چرا؟
کتابخانه زندهیاد «محمدصادق پیمان»، جوان ناکامی که نوجوانی را به بیماری طی کرد و در اوان جوانی و سن ۲۰ سالگی جهان فانی را وداع گفت و پدر و مادر خود را با ماتمی تلخ و جبران ناپذیر تنها گذاشت و پدر این جوان ناکام، مهندس احمد پیمان با نظری بلند انتخابی شایسته برای نکوداشت جوان خود کرد و آن هم کتابخانه بود.
در سال ۱۳۸۶ با مساعدت شهرداری وقت و تعیین هیئت امنا طی صورتجلسهای زمینی در نزدیکی میدان معلم به ساخت این کتابخانه اختصاص یافت؛ زمین نزدیک دانشگاه آزاد دارای فضای باز مناسبی در قسمت شرقی و جنوبی بود، طی بیش از یکسال با هزینه این خیر دماوندی مراحل اجرایی با دقت نظر خاصی پیش رفت و پس از اتمام اسکلت و قراردادهای تاسیسات ویژه این ساختمان توسط مهندس پیمان بسته شد.
عموم مردم چندان در جریان احداث کتابخانه نبودند و بیشتر مسؤولان مربوطه از این اتفاق خجسته با خبر بودند؛ در چنین شرایطی انتظار بر این است که مسؤولان اولاً راه گشای مشکلات اداری باشند و دوم با پررنگ کردن پروژه و معرفی مناسب آن به شهروندان و جذب کمکهای جانبی موجب دلگرمی بیشتر خیر و تسریع و تسهیل در اتمام کتابخانه باشند.

اما صبح روزی مسؤولی در پروژه حاضر شد و در یک گفتوگوی دو نفره چنین به خیر میگوید: برای تعریض خیابان اصلی جاده دسترسی شما به کتابخانه قطع خواهد شد و البته ما میتوانیم قطع نکنیم؛ آقای پیمان ابراز میدارد که این تنها راه دسترسی کتابخانه است و همه وسائل پیمانکاران و مصالح در محوطه کارگاه دپو و زمان زیادی حداقل برای انتقال آنها نیاز است.
به ظهر نمیرسد که پیکور کار خود را دقیقاً از راه دسترسی آغاز میکند و جاده دسترسی کتابخانه قطع میشود و عملیات کتابخانه متوقف میشود، چرا؟ این سؤالی است که خیر از ما دماوندیها دارد و هنوز پاسخی دریافت نکرده است؛ راه قطع شد و قراردادها فسخ و وسائل مستهلک شد و خیر دلآزرده در سوگ دیگری نشست «سوگ کتابخانه عمومی مرحوم محمدصادق پیمان!».
چند سال بعد مسؤولان دیگری درصدد دلجویی برآمدند، ولی چه دلجویی! سؤال کماکان پاسخ داده نشده است؛ چرا یک مسؤول چنین کاری میکند؟ آیا اجازه دارد؟ آیا سایر مسؤولان موافق وی بودهاند و چرا کسی از اهل دماوند زبان گلایه نگشود و سؤالی نکرد و هنوز جادهای برای دسترسی وجود ندارد.
سالها گذشته و جلسات کتابخانه از شمار خارج شده، ولی این جلسات راه به جایی نبرد؛ هزینهها افزایش یافته و خیر نه دستش بهکار نمیرود و نه پولش کفاف زیانهای وارده و افزایش قیمتها را میدهد و کماکان جادهای هم در کار نیست؛ در چند سال گذشته نیز قسمت جلوی کتابخانه جهت احداث پاساژ تجاری به سرمایهگذار واگذار شده و عملاً محوطهای برای کتابخانه نیمهکاره باقی نماند.
اخیراً (سال ۱۳۹۷) با فشار و پیگیری شخص استاندار که شناخت کاملی از خیر کتابخانه دارد، مسأله پیگیری شده و ضرر و زیان مالی ناشی از تعطیلی هشت ساله کتابخانه کارشناسی شده و شهرداری دماوند ملزم به تکمیل کتابخانه شده است.
ولی ضرر و زیان فرهنگی ناشی از محروم ماندن جوانان شهرستان دماوند از یک فضای فرهنگی و بار منفی چنین برخوردی با خیر کتابخانهساز چقدر است و خیر این داستان که هنوز پاسخ سؤال خود را از ما دریافت نکرده «چرا نگذاشتید برایتان کتابخانه بسازم؟».
یاددشت از: مرتضی رمضانی، مدرس دانشگاه آزاد اسلامی و فعال فرهنگی – اجتماعی دماوند
انتهای پیام/


































شهرداری کتابخانه نیمهکاره دماوند را تکمیل میکند | پایگاه خبری عصر شرق
تاریخ : ۲۷ - فروردین - ۱۳۹۸[…] ماجرای کتابخانه … […]