به گزارش پایگاه خبری عصر شرق، ویژهبرنامه مسیر دانایی به مناسبت هفته پژوهش و با همت اداره کتابخانههای عمومی شهرستان دماوند و همکاری پایگاه خبری عصرشرق با اجرای طاهره مظفری، دانشآموخته فلسفه اجرا شد.
دکتر محسن اکبری، پژوهشگر دماوندی و دانشآموخته حوزه و دانشگاه است؛ وی به مدت سه سال به عنوان مدرس مدعو و همچنین داور مقالات علمیپژوهشی با گروه فلسفه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی تهران و نیز به مدت پنج سال با دانشکده حقوق دانشگاه آزاد دماوند به عنوان مدرس مدعو همکاری میکند.
از این پژوهشگر پنج کتاب چاپ شده است که چهار اثر ترجمه و یک اثر تألیف است؛ نام آثار اکبری شامل جهان به مثابه اراده و برابرنهاد ترجمه از متن آلمانی، رویکرد شوپنهاور به شرق ترجمه از متن انگلیسی، درآمدی به زندگی و فلسفه شوپنهاور ترجمه از انگلیسی، واژهنامه تاریخی فلسفه شوپنهاور ترجمه از انگلیسی و پنجمین کتاب که تألیف ایشان است، سهروردی، بارکلی و هستی به مثابه حضور نام دارد.
اکبری، چند کتاب دیگر در حال ترجمه، تدوین و تألیف دارد که برخی بازترجمه و بازنگری آثار گذشته و برخی با عناوین جدید هستند؛ همچنین دو مقاله علمی – پژوهشی و یک مقاله علمی – تخصصی هم در مجلات معتبر داخلی به همت این نویسنده دماوندی منتشر شده است.
وی در گفتوگو در ویژهبرنامه مسیر دانایی در خصوص چیستی و چرایی فلسفه اظهار کرد: عشق به دانایی در تعریف فلسفه نمیتواند تعریف درست و دقیقی از فلسفه باشد؛ هدف فلاسفه در دنبال کردن فلسفه از یکدیگر متفاوت است، چنانچه میبینیم هدف ملاصدرا از شیخ اشراق و بوعلی سینا در دنبال کردن فلسفه متفاوت است و به همین صورت موضوع فلسفه نیز از نگاه این سه فیلسوف از یکدیگر متفاوت میشود؛ با این مثال در مییابیم که تعریف یگانه از فلسفه در تاریخ ۲۵۰۰ سالهاش کاری ناممکن است.
این پژوهشگر دماوندی افزود: اما میتوان از طریق شباهتخانوادگی تشخیص داد که اثری فلسفی محسوب میشود یا خیر؛ بنابراین تعریف جامع و مانعی نمیتوان از فلسفه ارائه داد و اگر بخواهیم تعریفی از فلسفه داشته باشیم تعریف دوری خواهد بود.
*پسوند اسلامی و غربی در فلسفه
اکبری تصریح کرد: فلسفه بنا ندارد که پیش فرض داشته باشد و بنابر این است که تابع دلیل و استدلال باشد، ولی این در حد یک شعار است، اما هیچ فیلسوفی نمیتواند بدون داشتن پیش فرض فلسفهورزی کند؛ آن چه ایراد دارد، این است که پیشفرضها ناآگاهانه باشد؛ اگر پیش فرضها آگاهانه باشد، اشکالی ندارد.
وی با بیان اینکه فلسفه به نیازهای پسازیستی ما میخواهد پاسخ دهد و ما نیازهایی داریم که از جنس نیازهای زیستی نیستند، بیان کرد: بنابراین نیاز ما به فلسفه از این حیث است؛ فلسفه بیش از اینکه در پی پاسخ دادن به پرسشها باشد در پی پرداختن به پرسشهاست.
این نویسنده دماوندی گفت: نسبت پژوهش و فلسفه نسبت معناداری است؛ اکثر فلاسفه پژوهشگران بزرگی بودند؛ هگل، هایدگر، بوعلی سینا پژوهشگران بزرگی بودهاند که امروزه کتابهای بسیاری از ایشان وجود دارد؛ در پژوهش حتماً باید مساله داشت و فیلسوف ابتدا باید پژوهشگر خوبی باشد تا بتواند فیلسوف باشد.
انتهای پیام/