با وجود آنکه از مجلس دهم به دلیل روی کار آمدن با مشارکت بالای مردم، انتظار بیشتری برای عملکرد منسجم و تشکیلاتی میرفت، اما با گذشت حدود دو سال و نیم از عمر آن، نتوانستیم این مهم را عملی کنیم
با وجود آنکه از مجلس دهم به دلیل روی کار آمدن با مشارکت بالای مردم، انتظار بیشتری برای عملکرد منسجم و تشکیلاتی میرفت، اما با گذشت حدود دو سال و نیم از عمر آن، نتوانستیم این مهم را عملی کنیم. دلیل آن است که با وجود حضور دو جریان مشخص در انتخابات و حمایت جریان اصولگرایی و اصلاح طلبی از نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی، بسیاری از نمایندگان در بدو ورود به دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، از التزام به خاستگاه آرای مردم با بیاعتنایی عبور کردند. این امر بیش از همه آن زمان آشکار شد که افراد با قرارگرفتن در فهرست امید به پارلمان راه یافتند، اما پس از انتخاب، در گروهی میانه قرار گرفتند که منافع آنها را به سمت رویکرد فراکسیون امید(اصلاحطلبان) یا فراکسیون ولایی (اصولگرایان مخالف دولت) هل میداد؛ گروهی که خود را اصولگرایان میانه رو یا متعادل میخوانند.
تشکیل این فراکسیون میانه به نام مستقلین بیشک یکی از مهمترین عواملی است که انسجام تشکیلاتی مجلس نهم را از بین برد و روند موضعگیری ها، آرا و رویکردهای پارلمانی را تغییر داد. این امر یکی از مهمترین عواملی است که میتوان آن را ازجمله عوامل کاهنده انسجام تشکیلاتی در مجلس دهم خواند که بارها خود را در رای اعتمادها و استیضاحها طی دو سال و نیم اخیر نشان داده است. عامل دوم بی شک نقیصهای ساختاری است. آنکه در سایه نبود احزاب جدی، جریانهای سیاسی که نام آنها، به رایآوری نمایندگان فعلیمجلس شورای اسلامی کمک کرد، نتوانستند افراد را ملتزم به رویکردهای خود کنند. البته در این میان فضای سیاسی کشور برای برگزاری انتخابات نیز بی اثر نبود. رد صلاحیت گسترده نامزدهای اصلی، سبب شده لیست درجه چندم از نامزدها بهعنوان لیست اصلی اعلام شود و در این میان افرادی به مجلس راه یافتند که بیشتر آنها برای اولین بار نمایندگی مردم در مجلس را تجربه میکردند و از سوی دیگر، سابقه کار تشکیلاتی و حزبی نیز نداشتند. اگرچه در این فضا، جریانهای سیاسی قادر به اتخاذ تعهد از نامزدها نبودند، اما در برخی موارد که از نامزدها ازجمله ۳۰ نامزد نمایندگی تهران تعهد گرفته شد، بلافاصله پس از ورود، دو نماینده از میان آنها به فراکسیون رقیبان رفتند.
سومین عامل نبود انسجام تشکیلاتی در عملکرد پارلمان دهم، نبود احزاب قوی، منسجم، پایدار و تشکیلاتی سابقه دار در کشور است، بیشک اگر احزابی با این ویژگیها داشتیم، شاهد عملکرد غیرتشکیلاتی در پارلمان نبودیم. چهارمین عامل، فشارها از بیرون از مجلس به نمایندگان است. آنجا که نمیتوان به بیان عقاید در برخی موضوعهای روز جامعه پرداخت و در صورت ابراز عقیده با عکسالعملهای گروههای فشار که یک بازوی قوی در رسانهها و شبکههای اجتماعی دارند، روبهرو میشویم. نمونه آن جریانسازی رسانهای علیه نمایندگان موافق با لوایح مربوط به FATF بود که سعی داشتند با نسبت دادن القاب متعدد به این نمایندگان، آنان را از موافقت با این لوایح باز دارند. در این میان تاب و تحمل همه نمایندگان به یک اندازه نیست و برخی نمایندگان ترجیح میدهند سکوت کرده یا در التزام به نظر و تصمیم فراکسیونی درباره موضوعی نظیر لوایح FATF چشمپوشی کنند.
عامل دیگر رغبت نمایندگان به ادامه کار نمایندگی در دورههای بعدی مجلس است؛ نمایندگان برای این امر نیازمند تایید مراجع قانونی ازجمله شورای نگهبان هستند و از این رو، ترجیح میدهند با رویکردی محتاطانه، در رفتار رایدهی خود، خارج از تصمیم و رویکرد تشکیلاتی و فراکسیونی عمل کنند تا صلاحیت خود را برای ادامه نمایندگی در دورههای بعدی پارلمان از دست ندهد. دیگر عامل که در مجلس شورای اسلامی ازجمله مهمترین عوامل برهم زننده انسجام تشکیلاتی و فراکسیونی به شمار میآید، حفظ منافع حوزه انتخابیه و برآورده ساختن مطالبات منطقهای است. آنجا که نماینده ترجیح میدهد با استفاده از ابزارهای نظارتی که در اختیار دارد،اعم از تذکر، سوال، استیضاح و تحقیق و تفحص، بیش از همه منافع حوزه انتخابیه خود را در نظر گیرد.
یادداشت: قاسم میرزایینیکو، نماینده مردم دماوند و فیروزکوه در مجلس شورای اسلامی
انتهای پیام/س

































